واسه اینکه دیر نشه اومدنم سلاملکوم
حس و حالشو ندارم چیز میز بنویسم...
از بس تو مغزم سگ میزنه گربه میرقصه
چه خبره اینقد تو مغزمن شلوغه...
بشینین یه جا من بفهمم چن چندم آخه
چه غلطی دارم میکنم
چه غلطی کردم
و چه غلطی باید بکنم...مغزم در پوکیدگی حاد بسر میبره
اینقد آشفتم که یه آرامش لال گونه ای دارم...
انگار دپ هستم و در عین حال دلم نمیخاد از شدت دپ شدگی حتی حرف بزنم حتی بنویسم...
آشففتم
خدایا جان... من نمیگم ولی خودت میدونی دیگه چیو نمیگم!!!!